آخرین مطالب
امکانات وب
توی کوچه ها یه نسیم رفته پی ولگردی توی باغچه ها پاییز اومده پی نامردی
توی آسمون ماه و دق میده ماه و دق میده درد بی دردی
پاییز اومده پاییز اومده پی نامردی یه نسیم رفته پی ولگردی
****
افشین یدالهی
مشهد الرضا (ع)...برچسب : نویسنده : sokoot-mard بازدید : 28
سلام
کسی از دوستان سابق هست ؟
مشهد الرضا (ع)...برچسب : نویسنده : sokoot-mard بازدید : 59
روزگار می گذره
بی توقف
خیلی وقته نیومدم اینجا
شاید دلیلش این باشه که دیگه دوستی نیست که حداقلش نوشته هام را بخونه
ولی میخام هر وقت که شد بنویسم
از کسانی که دوستشون دارم
از زندگی و از نامردیها که در این روزگار بدجور دل آدم را به درد میاره
مشهد الرضا (ع)...
برچسب : نویسنده : sokoot-mard بازدید : 63
امروز با این همکارم دعوا کردم . راستش ناراحتم بابت این غرغر کردنم
ولی خب اون هم مقصره
نه که پسر بدی باشه ها
اتفاقا پسر خوبیه و دوستش دارم . حداقل بیرون رفیقیم .
ولی خب بعضی رفتارهاش باعث میشه صدامون د مشهد الرضا (ع)...برچسب : نویسنده : sokoot-mard بازدید : 76
تعطیلات عید تموم شد .روز دوم بعد از عید و تق و لق بودن کار در حال عبوره . حوصله ام سر رفته تقریبا
از اتفاقهای جالب که در حال رخ دادن است مزدوج شدن همکار عزیزمون است . راسش بخواهید خیلی همکار خوبیه و مشاور خوبی هم هست . یقینا با ازدواج دیگه اون همکار سابق نخواهد بود و البته طبیعی است .
معمولا هر جا رفتم یکی را یا شوهر دادم یا زن دادم .
از تعطیلات عید هم بخواهم بنویسم اینه که بیشتر به بخواب گذشت .
مشهد الرضا (ع)...برچسب : نویسنده : sokoot-mard بازدید : 57
باید امشب بروم
من که از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم
حرفی از جنس زمان نشنیدم
مشهد الرضا (ع)...برچسب : نویسنده : sokoot-mard بازدید : 67
دلم گرفته ای دوست، هوای گریه با من
گر از قفس گریزم، کجا روم، کجا من؟
کجا روم؟ که راهی به گلشنی ندارم
که دیده بر گشودم به کنج تنگنا من
نه بسته‌ام به کس دل، نه بسته دل به من کس
چو تخته پاره بر موج، رها... رها... رها... من
آمده‌ام که سر نهم عشق تو را به سر برم
ور تو بگوییم که نی نی شکنم شکر برم
آمده‌ام چو عقل و جان از همه دیده‌ها نهان
تا سوی جان و دیدگان مشعله نظر برم
برچسب : آمده, نویسنده : sokoot-mard بازدید : 73
پشت پرده کیه ؟ زن بابا و بچه هاش؟ بابا ؟ یا کسی دیگه که من نمی دونم
بارها به بابام گفتم : بابا من نظری به یک تومن از دارایی ات ندارم . چه برسه به ارث و میراث که اصلا بهش فکر نمی کنم.
دو سال پیش بود و بابام داخل شهر شیراز غیر از واحد آپارتمانی خودش دو واحد دیگه هم داشت. بنا به حرف خودش یکی از این واحد ها را به ما داد و به هر کی رسید (منظورم اشناها) اعلام کرد که این واحد را به من داده و بارها یادآوری کرد که کابینتش کار کنم و هر تغییری می خواهم بدم . این صحبت ها به جایی رسید که همه می دونستند واحد مال منه . یه روز بابام زنگ زدم گفت کاری نکنم .فعلا دست نگه دارم تا برگرده.
اما همانطور که گفتم بابا مشهد الرضا (ع)...برچسب : مبارک, نویسنده : sokoot-mard بازدید : 69